زنگ آغاز جشنواره با قدردانی از سینماگران شاخص




نرگس عاشوری


زنگ آغاز سی و ششمین جشنواره فیلم فجر ساعت 19 روز پنجشنبه 12 بهمن‌ماه با برگزاری آیین افتتاحیه نواخته شد. اگر چه سینماهای مردمی ساعاتی پیش از برگزاری این آیین به استقبال فیلم‌های جشنواره رفتند اما با مراسمی که شامگاه پنجشنبه در برج میلاد برگزار شد جشنواره فیلم سال 96 به صورت رسمی افتتاح شد. آیینی که با بزرگداشت سه چهره سینمایی و نکوداشت منتقد ردیف اول سینمای جشنواره همراه بود تا مطلعی باشد بر دیده شدن و تقدیر از فعالان سینمای ایران. علاوه بر بزرگداشت محمدعلی نجفی، اکبر عبدی و منوچهر اسماعیلی و نکوداشت زنده‌یاد علی معلم، همچنین برگزیدگان مسابقه تبلیغات سینمای ایران هم معرفی شدند تا نخستین سیمرغ‌های جشنواره سی و ششم صاحبان خود را بشناسد.
سینما پیشتاز گفت‌و‌گوی فرهنگی ایران با جهان
مراسم افتتاحیه با پخش کلیپی با صدای پرویز پرستویی به مناسبت شهادت حضرت فاطمه(س) و با نیم ساعت تأخیر آغاز شد. احسان کرمی که اجرای برنامه را بر عهده داشت صحبت‌هایش را با تسلیت به بازماندگان سانحه سانچی و ابراز همدردی با زلزله‌زدگان کرمانشاه آغاز کرد و از هنرمندان درخواست کرد مبلغی را جمع کنند تا وضعیت یک سوم افرادی که در کرمانشاه کانکس ندارند ساماندهی شود. او همچنین در بخش دیگری از صحبت‌هایش برای مسعود کیمیایی، ناصر تقوایی، جمشید مشایخی، عزت‌الله انتظامی و الناز شاکردوست که این روزها بیماری را پشت سر می‌گذارند آرزوی سلامتی کرد. ابراهیم داروغه‌زاده دبیر جشنواره سی و ششم نخستین سخنران این مراسم بود. او در صحبت‌هایی کوتاه از آرمان‌های جشنواره و ادای دین سینما به انقلاب گفت و در پایان با ادای احترام به شهدای هشت سال دفاع مقدس یاد آنها را گرامی داشت. در ادامه با پخش تصاویری از نقی سیف جمالی، خسرو شجاع‌زاده، علی رامز، حبیب‌الله کاسه ساز، علی معلم، فرامرز مهرجو و وحید نصیریان و یاد درگذشتگان سینما در سال گذشته نوبت به نکوداشت مردی رسید که برای نخستین بار جایش در ردیف اول سینمای اهالی رسانه در برج میلاد خالی است: «او همیشه برای دیدن فیلم‌ها ردیف اول می‌نشست و می‌گفت فیلم دیدن در ردیف اول شکوه بیشتری دارد» احسان کرمی با بیان این عبارات از سیدعباس صالحی، محمدمهدی حیدریان، ابراهیم داروغه‌زاده، فرشته طائرپور و آذر معماریان، امید و ایمان معلم دعوت کرد تا برای نکوداشت علی معلم روی سن قرار بگیرند. بعد از تقدیر از خانواده علی معلم، سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌عنوان دومین سخنران پشت تریبون قرار گرفت. صحبت‌های صالحی کوتاه بود و وزیر ارشاد که در پیام‌هایش به جشنواره‌های مختلف بر جنبه گفت‌وگوی حوزه‌های مختلف هنری تأکید داشته این بار نیز سینمای ایران را پیشتاز گفت‌وگوی فرهنگی ایران عنوان کرد. او گفت: «این سینما در سال‌های گذشته نام ایران را بلندآوازه کرد و با حضورهای موفق جهانی توانست سفیر فرهنگی هنری ایران در جهان باشد. این سینما توانسته پیشتاز گفت‌و‌گوی فرهنگی ایران با جهان باشد و نشان داد که می‌توان سینمایی انسانی، شاعرانه، متفکرانه و قصه‌دار داشت، کما اینکه تاریخ فرهنگ ایران هم همه این‌ها را در کنار هم دارد.»
مردی که هنرش را ارزان نفروخت
نماهنگ بزرگداشت محمدعلی نجفی به کارگردانی طوفان نهان‌قدرتی و بزرگداشت نخستین مدیر سینمایی ایران پس از انقلاب بخش بعدی مراسم بود. ابراهیم حقیقی و منوچهر شاهسواری برای تقدیر از این کارگردان 72 ساله سینمای ایران روی سن آمدند. محمدعلی نجفی در صحبت‌هایش مروری بر خاطرات اجرای نمایش «سر بداران» در حسینیه ارشاد داشت و نقل کرد که چطور در همان سال‌ها یکی از حاضران در میانه نمایش با عنوان کردن این عبارت که «کورش آسوده بخواب که ما بیداریم» و تداعی همین گفته شاه، باعث ایجاد نگرانی و بسته شدن دربهای حسینیه ارشاد شده است. در ادامه کلیپ دومین بزرگداشت به کارگردانی بهروز سلیمانی‌نذیر برای حاضران نمایش داده شد و با شنیدن صدای آشنای «منوچهر اسماعیلی» نوبت به تقدیر صداپیشه محبوب 78 ساله سینمای ایران رسید. سعید راد و ابوالحسن تهامی برای تجلیل از این هنرمند روی سن آمدند و منوچهر اسماعیلی با تشویق‌های مکرر حاضران در سالن روی سن حاضر شد: «در همه فیلم‌ها به شما سلام کردم و شما، امشب به سلام من جواب دادید» او با بیان این جمله از دگرگونی حالش با دیدن تصاویری از علی معلم اشاره کرد و گفت که خیلی توان ایستادن ندارد و در ادامه نشسته روی صندلی به صحبت‌های ابوالحسن تهامی و سعید راد گوش داد. تهامی اسماعیلی را از نوابغ هنری ایران عنوان کرد و گفت:«وقتی آنتونی کویین و ویلیام هولدن که منوچهر اسماعیلی به جای آنها صحبت کرده به ایران آمدند باور نمی‌کردند که به زبان فارسی صحبت کرده‌اند.» تهامی همچنین به این موضوع اشاره کرد که منوچهر اسماعیلی نخستین کسی بود که قدر خودش را دانست و هنرش را ارزان نفروخت. سعید راد از سختی کار و اتاق دوبله در روزهایی گفت که صدابرداری سر صحنه انجام نمی‌شد و در ادامه از حاضران خواست که به احترام منوچهر اسماعیلی به مدت یک دقیقه ایستاده او را تشویق کنند. اهدای جوایز اقلام تبلیغاتی بخش بعدی این مراسم بود. در این بخش با حضور حقیقی، مولایی و صمدیان سه تن از داوران بخش سینمای تبلیغات دیپلم افتخار نامواره (لوگو) به محمد روح الامینی برای فیلمهای «رگ خواب» و «خفه‌گی»، سیمرغ بلورین بهترین آنونس به مسعود رفیع‌زاده برای فیلم «خفه‌گی»، سمیرغ بلورین بهترین عکس به جواد جلالی برای فیلم «پریناز» و سیمرغ بلورین بهترین پوستر فیلم هم به بابک یادگاریان برای طراحی پوستر فیلم «هجوم» اهدا شد.
بچه نازی آباد و سلطان سینما
پس از اجرای قطعاتی توسط سپنتا مجتهدزاده نوبت به بزرگداشت اکبر عبدی رسید. کلیپ بزرگداشت او به نام «همسرم اکبر عبدی» و بگو مگوهای صمیمانه این بازیگر با همسرش حسن ختامی جذاب برای آیین افتتاحیه بود. این مستند که توسط مجید توکلی ساخته شده با استقبال خوب حاضران در سالن همراه بود. اکبری عبدی در این فیلم کوتاه عنوان کرد که آرزو داشته وارد کلانتری شود تا دیگر اکبر گامبو خطاب نشود. او همچنین در صحبت‌های شوخ‌طبعانه با همسرش سر به سر سلبریتی‌ها هم گذاشت و با کنایه ضمنی به برخی چهره‌ها گفت که اگر همسرش اجازه دهد یکی دو همسر دیگر هم اختیار می‌کند تا جزو سلبریتی‌ها شود. در بخش بزرگداشت اکبر عبدی، متن قدردانی دبیر جشنواره توسط احسان کرمی قرائت شد و بهرام بدخشانی، مسعود ده‌نمکی، محمدرضا فروتن و رسول صدرعاملی برای اهدای لوح او روی صحنه آمدند و در ادامه به خواسته عبدی، احمدرضا معتمدی هم به این جمع اضافه شد. رسول صدرعاملی گفت که عبدی در همه نقش‌ها جوری خودش را به مخاطب تحمیل کرد که کاری کرد شخصیت او را دوست داشته باشیم. احمدرضا معتمدی عبدی را پرظرفیت‌ترین و پرظرافت‌ترین نقاش سینمای ایران و نابغه تصویرگری فیزیک و میمیک عنوان کرد. ده‎نمکی به کنایه‌های عبدی به شریفی‌نیا در این فیلم کوتاه اشاره کرد و گفت که آنها مثل تام و جری هستند و نباید دعواهای‌شان را جدی گرفت. محمدرضا فروتن نیز از خوش قلبی و مهربانی اکبر عبدی گفت. در ادامه عبدی به رسم قدردانی بر دستان همسرش بوسه زد و از مردم تشکر کرد که حتی وقتی به تعبیر خودش فیلم بد هم داشته، مردم دیده و تحمل کرده‌اند. او گفت: «از مردم ممنونم که خرج ما سینمایی‌ها را می‌دهند و فیلم‌های سطح پایین می‌بینند. امیدوارم خداوند روزی آنها را بدهد.» بخش پایانی صحبت‌های عبدی اما تقدیر از منوچهر اسماعیلی بود: «من بچه نازی آباد‌ زاده شوش کجا می‌توانست کنار سلطان سینمای ایران باشد. باید برای منوچهر اسماعیلی بزرگداشت بگیرند. اسماعیلی، فرشچیان سینمای ایران است. سینما ۵۰ درصدش صداست و ۵۰ درصد تصویر. او با صدایش جای تصویر را هم پر کرده است. در فیلم «مادر» جای من و سه نفر دیگر حرف زد و کاستی صدای مرا پر کرد و مرا دوبرابر کرد.»


یادداشت
نبوغ بازیگری یک <کمدین>
داریوش مؤدبیان
کارگردان
دهه 60 پس از بازگشت به ایران، اکبر عبدی را به‌عنوان یک بازیگر جوان و بسیار بااستعداد روی صحنه تئاتر دیدم. آن سال‌ها گروه‌های تئاتری منحل شده بود و جوانان بسیار بااستعداد از جمله اکبر عبدی، حمید جبلی، آتیلا پسیانی، محمود جعفری و... فعالیت می‌کردند. تمام این دوستان در کنار اشخاصی  مثل فردوس کاویانی، زنده یاد رضا ژیان و... دور هم جمع آمدند تا محله «بروبیا» را با همراهی بیژن بیرنگ و زنده‌یاد مسعود رسام بسازیم. کار با استقبال خوب مخاطبان همراه شد و ما را مصمم کرد برای ساخت «محله بهداشت». همکاری با اکبر عبدی در سال 94 و با مجموعه «طنزآوران جهان» یا «شکل دگر خندیدن» ادامه پیدا کرد. سال 65 نخستین تئاتر تلویزیونی را با اکبر عبدی و در نمایش «باجناق ها» کار کردیم و این همکاری در سال 70 با مجموعه «خیرالله، صندوقچه اسرار» و در قسمت «قالیچه کاشی» ادامه پیدا کرد. سال 73 و 74 با عبدی در دو فیلم سینمایی«رؤیای نیمه شب تابستان» و «سفر بخیر» دوباره کار کردم. اکبر عبدی از همان روزهای اول نشان داد که چه بازیگر باهوش و بااستعدادی است، خیلی سریع و در نقش‌های مختلف همه چیز را می‌گرفت و انجام می‌داد. سینما و تلویزیون معمولاً آدم‌ها را در همان قالبی که برای نخستین بار دیده می‌شوند می‌خواهند اما اکبر عبدی آمده بود که بگوید چه هوش و توانایی‌ در ایفای نقش‌های گوناگون و مختلف دارد. جسارت در پرداخت به آنچه در نگاه اول سخت به نظر می‌رسد را با همین هوش سرشار به سادگی پیش می‌برد. او یک کمدین است نه در مقابل مفهوم آکتور بلکه در کنار آن. در درجه اول برایش آرزوی سلامتی و تندرستی و موفقیت‌های بیش از پیش دارم و در نهایت اینکه امیدوارم قدر خودش را بداند. دیگران قدرش را می‌دانند و همین بزرگداشت در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر به‌خاطر آن است که دیگران قدردان حضور او در سینما هستند؛ هم مردم و هم علاقه‌مندان جدی سینما چرا که موفقیت اکبر عبدی فقط جنبه تجاری ندارد بلکه وجه هنری کارهای او چشمگیر است. آرزو دارم او تندرست باشد و فعالیت کند و من هم روزی و روزگاری دوباره با او همکاری کنم بویژه روی صحنه تئاتر. هنوز هم باید منتظر خلاقیت‌ها و شگفتی‎سازی دوباره او باشیم، عبدی توانایی‌های بسیاری دارد که هنوز آزموده نشده یا دیگران این فرصت را به او نداده‌اند... چرا که سینما کمتر این فرصت را می‌دهد. امیدوارم تئاتر فرصت بدهد تا من هم شریک نمایش تازه توانایی او باشم و از این همکاری لذت ببرم.